بیعت از ماده "بیع" در اصل به معنى دست دادن به هنگام قرار داد معامله است، و سپس به دست دادن براى پیمان اطاعت اطلاق شده است، و آن چنین بود که هر گاه کسى مىخواست اعلام وفادارى به دیگرى کند، او را به رسمیت بشناسد و از فرمانش اطاعت کند، با او بیعت مىکرد، و شاید اطلاق این کلمه به این معنى از این جهت بود که هر یک از دو طرف تعهدى همچون تعهد دو معاملهگر در برابر دیگرى مىکردند. انسانى یعنى زنان، ارزشى قائل نشده و آنها را به حساب نیاورده است، دقیقا آنها را در مهمترین مسائل به حساب آورده است، از جمله مساله" بیعت" است که یک بار در حدیبیه (در سال ششم هجرت) و یک بار در فتح مکه انجام گرفت، و آنها نیز دوشبدوش مردان در این پیمان الهى وارد شدند، و حتى شرائط بیشترى را نسبت به مردان پذیرا گشتند، شرائطى که هویت انسانى زن را زنده مىکرد، و او را از اینکه تبدیل به متاع بىارزش یا وسیلهاىبراى کامجویى مردان بو الهوس گردد نجات مىداد. (( از آیه ی فوق و سیره پیامبر و ائمه اطهار به خوبی حق حضور اجتماعی زن و استقلالش در ایمان آوردن و بیعت کردن و عرصه های اجتماعی حکومت پابه پای مردان با ورود اسلام از1400سال پیش استنباط میشود. حال آنکه تا کمتر از 1قرن پیش در هیچ کجای دنیا حق حضور اجتماعی برای زن دیده نمیشود و میتوان گفت نداشتن حق رای برای زنان که یکی از عرصه های حضور اجتماعی زنان است خود باعث بروز اعتراضات گسترده ی زنان و به دنبال آن شکل گیری جنبش های فمینیستی در جهت احقاق حقوق زنان بود . ))
بیعت کننده حاضر مىشد گاه تا پاى جان و گاه تا پاى مال و فرزند در راه اطاعت او بایستد، و بیعت پذیر نیز حمایت و دفاع او را بر عهده مىگرفت.
قرائن نشان مىدهد که بیعت از ابداعات مسلمین نیست، بلکه سنتى بوده که قبل از اسلام در میان عرب رواج داشته است، و به همین دلیل در آغاز اسلام که طایفه" اوس" و" خزرج" در موقع حج از مدینه به مکه آمدند و با پیامبر اسلام ص در عقبه بیعت کردند بر خورد آنها با مساله بیعت بر خورد با یک امر آشنا بود، بعد از آن پیغمبر گرامى اسلام ص نیز در فرصتهاى مختلف با مسلمانان تجدید بیعت کرد که یک مورد از آن همین" بیعت رضوان" در حدیبیه بود، و از آن گستردهتر بیعتى بود که بعد از فتح مکه انجام گرفت که در تفسیر" سوره ممتحنه" شرح آن به خواست خدا خواهد آمد.
اما چگونگى" بیعت" به طور کلى از این قرار بوده که بیعت کننده دست به دست بیعت شونده مىداده و با زبان حال یا قال اعلام اطاعت و وفادارى مىنمود، و گاه در ضمن بیعت شرائط و حدودى براى آن قائل مىشد، مثلا بیعت تا پاى مال، تا سر حد جان، یا تا سر حد همه چیز حتى از دست دادن زن و فرزند.
و گاه بیعت تا سر حد عدم فرار، و گاه تا سرحد موت بود (اتفاقا این هر دو معنى در مورد بیعت رضوان در تواریخ آمده است).
اما نکته قابل توجه در مورد بیعت و اعطای این حق حضور اجتماعی به زنان :
پیامبر اسلام بیعت زنان را نیز مىپذیرفت، اما نه از طریق دست دادن، بلکه چنان که در تواریخ آمده، دستور مىداد ظرف بزرگى از آب حاضر کنند، او دست خود را در یک طرف ظرف فرو مىبرد، و زنان بیعت کننده در طرف دیگر.
گاه در ضمن" بیعت" انجام کار یا ترک کارهایى را شرط مىکردند،همانگونه که پیغمبر ص در بیعت با زنان بعد از فتح مکه شرط کرد که" مشرک نشوند و آلوده به بىعفتى نگردند و دزدى نکنند و فرزندان خود را نکشند و امور دیگر" (سوره ممتحنه آیه 12):
" اى پیامبر! هنگامى که زنان مؤمن نزد تو آیند و با این شرائط با تو بیعت کنند که چیزى را شریک خدا قرار ندهند، دزدى نکنند، آلوده زنا نشوند، فرزندان خود را به قتل نرسانند، و تهمت و افترایى پیش دست و پاى خود نیاورند، و در هیچ دستور شایستهاى نافرمانى تو نکنند، با آنها بیعت کن و طلب آمرزش نما، که خداوند آمرزنده و مهربان است" (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذا جاءَکَ الْمُؤْمِناتُ یُبایِعْنَکَ عَلى أَنْ لا یُشْرِکْنَ بِاللَّهِ شَیْئاً وَ لا یَسْرِقْنَ وَ لا یَزْنِینَ وَ لا یَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَ لا یَأْتِینَ بِبُهْتانٍ یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ فَبایِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ).
در مورد چگونگى بیعت (زنان)بعضى نوشتهاند که پیامبر ص دستور داد ظرف آبى آوردند، و دست خود را در آن ظرف آب گذارد و زنان هم دست خود را در طرف دیگر ظرف مىگذاردند، و بعضى گفتهاند پیامبر ص از روى لباس با آنها بیعت مىکرد.
این مساله نشان مىدهد که بر خلاف گفته بیخبران یا مغرضانى که مىگویند اسلام براى نیمى از جامعه
اسلام در بیش از 1400 سال قبل ندای اشتراک حقیقی زن و مرد در همه ارزشهای انسانی را سر داد.
Design By : Pichak |